×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

benyamin jamali

عمومی

× شعر ، داستان ، جملات زیبا بیوگرافی افراد مشهور
×

آدرس وبلاگ من

beny.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/beny619

Access to the friends list is just allowed for this person's close friends

داستانی به کوتاهی زندگی

روزی مردی ثروتمند پسر کوچکش را به یک ده فقیر برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند چقدر فقیرند.آنها یک شبانه روز را در خانه ی محقر یک مرد روشتایی به سر بردند.
در راه بازگشت و در پایان سفر مرد از پسرش پرسید:"نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟"
پسر پاسخ داد :"عالی بود پدر."
پدر پرسید:"آیا به زندگی آنها توجه کردی؟"
پسر گفت:"فکر می کنم!"
و پدر پرسید:"چه چیزی از این سفر آموختی؟"
پسر اندکی فکر کرد و گفت:"فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا.ما در حیاطمان فواره داریم ولی آنها رودخانه های بی انتها را دارند.ما در حیاطمان فانوسهای تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ های آنها بی انتهاست."
در پایان که زبان پدر بند آمده بود پسر افزود:"ممنونم پدر که به من نشان دادی چقدر فقیریم."
شنبه 12 شهریور 1390 - 9:31:40 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://sourena.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 13 شهریور 1390   12:44:45 PM

نامرد قبلنا به ما سر می زدی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

http://sourena.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 13 شهریور 1390   12:32:06 PM

 

آخرین مطالب


تولد قهرمان زندگی من


شرم چشمات


ساده دل کندی


شما هیچ بدهی به من ندارید


وقتی که


نفرین بر جنگ


بداری


نگفتمت نرو؟


شاهین


این؛ همۀ تو بود.


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

126329 بازدید

10 بازدید امروز

23 بازدید دیروز

159 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements